متن ترانه فرشاد شکوری و رضا شیری به نام دریای خون
ای کاش توی کربلابارون می بارید
وقتی تیر از آسمون
آسون می بارید
ای کاش حیدر در کربلا همراه سقا بود
وقتی که زینب بی کس و غمگین و تنها بود
دریای خون بود و جنون بود و دل زینب
یک باغ گل بود خزون بود و دل زینب
دریای خون بود و جنون بود و دل زینب
یک باغ گل بود خزون بود و دل زینب
ای کاش تو از این کوفیا نامه نمی خوندی
ای کاش ما بودیم و تو تنها نمی موندی
ای کاش عباس و لب تشنه نمی دیدیم
یه کشته ی لب تشنه توی چشمه نمی دیدیم
دریای خون بود و جنون بود و دل زینب
یک باغ گل بود خزون بود و دل زینب
دریای خون بود و جنون بود و دل زینب
یک باغ گل بود خزون بود و دل زینب