متن ترانه یاسر محمودی به نام بارون بزن
نیستی و خونمون هواش خفستغریبیم هردومون بی هم نفس
رویامون طلایی ولی هوس
من اینجا تو اونجا کنج قفس
کاش پشیمون میشدی
اول راه دل تو نمی برد عشق سیاه
بارون بزن بزن که میسوزه دلم
دل سنگ میسوزه باز به روز دلم
قرار نبود کنار هم این زندگی
هر روز و شب سر شه با افسردگی
قرار نبود دوریه ما طولانی شه
بهارمون پاییز طوفانی شه
تو بگو با دلم چیکار کنم
از خودم کجا باز فرار کنم
واسه بردن ازت حاضر بودم
چشم بسته رو دلم قمار کنم
نه راه پس برامون مونده نه پیش
دل سوخته ی ما موند تو آتیش
بارون بزن بزن که میسوزه دلم
دل سنگ میسوزه باز به روز دلم
قرار نبود کنار هم این زندگی
هر روز و شب سر شه با افسردگی
قرار نبود دوریه ما طولانی شه
بهارمون پاییز طوفانی شه
بارون بزن بارون بزن