متن ترانه محسن چاوشی به نام ما بزرگ و نادانیم
ما بزرگ و نادانیم مثل گاومینوشیم مرتعی سرابی را
قحطی است و میدانیم گریه
غرق خواهد کرد اسب های آبی را
هم درشت و غمگینیم هم سیاه و بدبینیم
هم برای آبادی قطره ای نمیباریم هم نگه نمیداریم حرمت خرابی را
شب که میشود خوابیم صبح و ظهر هم خوابیم عصر هم که تا شب خواب
شب دوباره تا شب خواب توی خواب میبینیم روز آفتابی را
خوب خوب و خوشبختیم خشک و سفت و سرسختیم
ما در اوج تنهایی چون زنان هرجایی خوب خوب میدانیم راه دوست یابی را
گاو اسب انسانیم حافظان عرفانیم حامیان زن هستیم بندگان تن هستیم
پاس پاس میداریم عشق رختخوابی را
علم در نوردیده ساختار پیچیده جاهلان فهمیده
ما ربات ها روزی درک میکنیم آیا فهم اکتسابی را
مفلسیم در خوردن ممسکیم در مردن ما که از خسیسان و جمله کاسه لیسانیم
ترک میکنیم آیا این گدامآبی را
رخت بخت پوشیدیم مثل گاو نوشیدیم مثل اسب کوشیدیم
مثل اشک جوشیدیم گریه غرق کرد آنگاه اسبهای آبی را
خوب خوب و خوشبختیم خشک و سفت و سرسختیم
ما در اوج تنهایی چون زنان هرجایی خوب خوب میدانیم راه دوست یابی را
گاو اسب انسانیم حافظان عرفانیم حامیان زن هستیم بندگان تن هستیم
پاس پاس میداریم عشق رختخوابی را
از اساس استادیم در جناس استادیم فاضلیم در دانش فاضلیم در خوانش
ارج مینهیم اما شعر فاضلابی را