متن ترانه سالار عقیلی به نام محتاج
من به دستان سرد و خالی تو من به فهمیدن تو محتاجممن به احساس خوب بودن تو من به خندیدن تو محتاجم
فرصتی داده ای کسی باشم من نبخشیده ام تو بخشیدی
ظاهر ماه روشن است اما ماه اگر میشوم تو خورشیدی
دست تو امتداد معجزست رو به تو میروم به سمت خودم
در همین جاده عشق را فهمیدم در همین جاده عاشق تو شدم
من به دستان سرد و خالی تو من به فهمیدن تو محتاجم
من به احساس خوب بودن تو من به خندیدن تو محتاجم
هر که باشی و هرکسی باشم مرز بین من و تو باریک است
ما همیشه به عشق مدیونیم بی من و تو بهشت تاریک است
من به دستان سرد و خالی تو من به فهمیدن تو محتاجم
من به احساس خوب بودن تو من به خندیدن تو محتاجم