متن ترانه مهرداد عبدالهی به نام مرد تنها
با صدای بی صدا مثل یه کوه بلندمثل یه خواب کوتاه یه مرد بود یه مرد
با دستای فقیر با چشمای محروم
با پاهای خسته یه مرد بود یه مرد
شب با تابوت سیاه نشست توی چشماش
خاموش شد ستاره افتاد روی خاک
سایه شم نمی موند هرگز پشت سرش
غمگین بود و خسته تنهای تنها
با لبهای تشنه به عکس یه چشمه
نرسید تا ببینه قطره قطره
قطره آب قطره آب
در شب بی تپش این طرف اون طرف
می افتاد تا بشنفه صدا صدا
صدای باد صدای باد